تنهایی محســـــــــــــــــــن

نوشته شده در شنبه 5 دی 1394برچسب:,ساعت 13:10 توسط محسن123| |

نوشته شده در شنبه 5 دی 1394برچسب:,ساعت 13:7 توسط محسن123| |

نوشته شده در شنبه 5 دی 1394برچسب:,ساعت 13:4 توسط محسن123| |

نوشته شده در شنبه 5 دی 1394برچسب:,ساعت 13:2 توسط محسن123| |

نوشته شده در شنبه 5 دی 1394برچسب:,ساعت 12:58 توسط محسن123| |

نوشته شده در شنبه 5 دی 1394برچسب:,ساعت 12:57 توسط محسن123| |

نوشته شده در شنبه 5 دی 1394برچسب:,ساعت 12:55 توسط محسن123| |

در انتظار توام 
در چنان هوایی بیا 
که گریز از تو ممکن نباشد 
.. 

 

تو 
تمام تنهایی‌هایم را 
از من گرفته‌ای 

خیابان‌ها 
بی حضور تو 
راه‌های آشکار 
جهنم‌اند 

شمس لنگرودی

انتظار بی تو تنهایی جهنم خیابان
نوشته شده در شنبه 5 دی 1394برچسب:,ساعت 12:53 توسط محسن123| |

سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی 
نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی 

شبی که شام آخر بود، به دست دوست خنجر بود 
میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود 

 

چه جنگ نابرابری، چه دستی و چه خنجری 
چه قصه‌ی محقری، چه اول و چه آخری 

ندانستیم و دل بستیم، نپرسیدیم و پیوستیم 
ولی هرگز نفهمیدیم شکار سایه‌ها هستیم 

سفر با تو چه زیبا بود، به زیبایی رویا بود 
نمی‌دیدیم و می‌رفتیم، هزاران سایه با ما بود 

سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی 
نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی 

در آن هنگامه‌ی تردید، در آن بن‌بست بی‌امید 
در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پرپر بود 
در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود 
شب آغاز تنهایی، شب پایان باور بود 

تنهایی داریوش سکوت شب نگاه

نوشته شده در شنبه 5 دی 1394برچسب:,ساعت 12:51 توسط محسن123| |

Design By : nightSelect.com